باران عشق
غربت را نبایددر الفبای شهرغریب جست وجو کرد
همین که عزیزت نگاهش را به دیگری فروخت تو غریبی...!
دلم تنگه........
دلم گرفته ............
دلم گریه می خواد ..........
آری دلم گرفته? از این روزگاران بی فروغ ! از این تکرارهای ناپایان !
دلم گرفته از این همه کینه .... این همه دروغ !
از این مردمان نا مهربان و بی وفا دلم گرفته .......
دلم برای کوچه پس کوچه های مهربانی ها تنگ است !
دلم تنگ است برای کودکی ام که پاورچین پاورچین روی سنگفرش های زندگی بی دغدغه قدم می زدم !
برای تنها گل محبتی که در بیابان دلم روئید و پس از این همه بی مهری و دروغ خشکید دلتنگم!
دلم برای دلتنگی های شیرین و انتظارهای کشنده تنگ است...!
نمی دانم کدامین نامهربان ? خواب را از دیدگانم دزدید که اینگونه در حسرت و دلتنگ خواب
شیرینم سرگردانم ؟!
دلم گرفته ! دلم تنگ است ! روزگار چشمانم طوفانی است و در انتظار باران های سیل آساست.....
آره ... این روزا دلم بدجوری گرفته ... چشمام منتظر یک بهونه است ...
که هی بخواد بباره........
Design By : Night Skin |